شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

در آستان اهل‌بیت

امام رضا
شعر، بهترین ابزار رسانه آن روزگار بود که به سرعت زبان به زبان می‌گشت و همه جا منتشر می‌شد و در خاطره‌ها نقش می‌بست. از این رو امام رضا(علیه‌السلام) در راه نشر فضایل اهل‌بیت و معرفی نقش آنان در میان امت، بیان مظلومیت آنان و ستمی که در طول تاریخ برا آنان رفته بود، شاعران را به ایفای نقش کارآمدشان در این زمینه تشویق فرمود.
امام رضا
امام در پاسخ فرمود: از آن رو خود را از دید او دور نگاه داشتم تا ذلت درخواست را در چهرهٔ او نبینم. آیا این حدیث پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نشنیده‌ای که فرمود: «نیکی و احسان پنهانی معادل هفتاد حج است و آن‌که گناه و بدی را فاش کند تنها و رانده شده باشد.»
امام کاظم
هارون به خادم خود دستور داد تا کنیزک را دور از ديدگان مردم و نزد خود نگاه دارد و ماجرا را از مردم پنهان کند. خادم کنیزک را با خود برده، نزد خويش نگاه داشت. کنیزک نيز به عبادت و نماز می‌پرداخت و هر گاه از [زيادی] عبادتش از او سؤال می‌کردند، می‌گفت: «عبد صالح را اين‌گونه یافتم».
امام کاظم
مورخان در بیان توبۀ او آوره‌اند: روزی امام کاظم(علیه‌السلام) از محل زندگی بشر در بغداد مى‌گذشت که از خانه او صداى تار و تنبور و نى و آواز خوانندگان زن به گوش حضرت رسيد. در همين حال کنيزکى در خانه را گشود... امام فرمود: ای کنیزک، صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟
امام کاظم
امام کاظم(عليه السلام) نسبت به مسلمانان احسان و نيكى فراوانى مى‌کرد و هر کس با هر حاجت و خواسته‌اى آهنگ امام مى‌کرد با آرامش فكر و دلى تهى از داغ و اندوه نياز، بازمى‌گشت. حضرت، شاد کردن و برآوردن نياز مردم را از بالاترين و والاترين کارهاى نيک مى‌دانست و از همين رو در برآوردن نياز درماندگان و دور کردن دست تطاول ستم از ستمديده هرگز کوتاهى نمى‌کرد.
امام کاظم
دوستانِ مرد گرد او جمع شده و اين دگرگونى او را بر او خرده گرفتند. او با آنان به جدال و مخاصمه پرداخته، مناقب و نيکى‌هاى آن حضرت را برشمرده، براى حضرتش دعا مى‌کرد. امام رو به ياران خود کرد و فرمود: کدام [راه و برخورد] بهتر بود؟ آن کاری که شما درصدد آن بودید یا این روش که این مقدار او را اصلاح کرد؟»
امام صادق
صدقه دادن پنهانی از برترین کارهاست که خداوند آن را بسیار دوست می‌دارد؛‌ چرا که از اعمال خالصی است که هیچ غرض و هدف دنیوی در آن نبوده و این راه و روش همۀ ائمه اطهار(علیهم‌السلام) بوده است و هر کدام از آن بزرگواران، سرپرستی گروهی از فقرا و نیازمندان را به صورت ناشناس برعهده داشته‌اند.
امام صادق
...امام از قبول آن پول خوددارى کرده و فرمودند: «چیزى که از دست من خارج شده است، دیگر به دست من باز نمی‌گردد» مرد مات و مبهوت شد و پرسید: این شخص کیست؟ به او گفتند: او جعفر صادق است. مرد همین‌طور که می‎‌رفت با نهایت تحسین می‌گفت: بلی، چنین افعالی از چنین کسانی سر می‌زند.
امام صادق علیه‌السلام
امام فرمود: اگر تو از مصاحبت ما سیر شده‌ای و او به این مصاحبت راغب است، او را به جای تو قبول می‌کنیم. خدمتکار، خرسند از این رخصت، برخاست که برود. امام او را صدا کرد و فرمود از آنجا که مدّت مصاحبت ما با هم زیاد بوده است، دوست دارم تو را نصيحتی کنم و آن‌گاه انتخاب را به خودت واگذارم.
امام باقر
يک روز جابر در يكى از راه‌هاى مدينه مى‏‌رفت و از گذرگاهى گذشت كه در آن، مكتب‌خانه‏‌اى بود و در آن محمد بن على (علیه‌السلام) حاضر بود، چون او را ديد، گفت: ...«بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي أَبُوكَ رَسُولُ اللَّهِ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ؛ پدر و مادرم به قربانت، رسول خدا (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) به تو سلام مى‌‏رساند...».
امام باقر
امام باقر(عليه‌السلام) در پاسخ فرمودند: اگر مرگ من در اين حالت برسد، در حالتى رسيده که من در حال بندگى و فرمانبردارى خداى عزّوجلّ مى‌باشم؛ چون من با اين عمل خود و خانوادۀ خود را از مردم و از امثال تو بى‌نياز مى‌نمايم. امّا اگر مرگ من در حالتى بيايد که من در حالت گناهى از گناهان خدا باشم، آن‌گاه از رسيدن مرگ در آن حالت خواهم ترسيد.
امام باقر
امام باقر(عليه‌السلام) با دلی مالامال از آرامش، طمأنينه و رضايت به قضای الهی در پاسخ آنان فرمودند: «ما برای دست يافتن به آنچه می‌پسنديم خدا را می‌خوانيم، امّا اگر آنچه ما نمی‌پسنديم واقع گرديد، یقین می‌کنیم که این امر مورد پسند خداوند بوده، لذا با کاری که مورد پسند و رضایت خداوند است مخالفتی روا نمی‌داریم.»
امام باقر
آورده‌اند که مردی شامی به مجلس درس امام محمد باقر(علیه‌السلام) می‌آمد و به درس آن حضرت گوش فرا می‌داد. او بسیار شیفتۀ مباحث علمی امام گردیده بود؛ اما روزی با تندی به امام باقر(علیه‌السلام) رو کرد و گفت: گمان نکنی که من از روی دوستی و محبت به تو در مجلس درست حاضر می‌شوم...
امام سجاد علیه‌السلام
عرض کرد: ای پسر پيامبر اثری از آن سفری که فرموديد نمی‌بينم. امام در پاسخ فرمودند: «آن سفر چنان که تو پنداشتی نيست بلکه اين مرگ است که خود را برای آن مهيا می‌کنم، همانا آمادگی برای مرگ خودداری از حرام و سخاوتمندی در خيرات است».
امام سجاد علیه‌السلام
ابو حمزه عرض کرد: هر سائلی به در خانه می‌آيد که مستحق نيست. امام(عليه‌السلام) فرمودند: بيم آن دارم که بعضی از آنان مستحق باشند و ما او را برانيم و به واسطه اين عمل آنچه بر يعقوب و آل يعقوب نازل گرديد بر ما اهل‌بيت نازل شود.