شفیعۀ قیامت و، بانوی محشری، یا فاطمه
حبیبۀ پیمبر و، هستی حیدری، یا فاطمه
با یه نگات غم میبری از دل بابا
کسی نبوده غیر تو اُمّ اَبیها
محبت و وفای تو همتا نداره
جاتو نمیگیره کسی تُو دل مولا
فدایِ تو ای مهربونمادر
اون روزی که تو کوچه شد محشر
غریبونه یا حیدر گفتی و
تا دم آخر موندی با حیدر
«اُم ابیها زهرا، یا زهرا»