شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

اَلسَّلامُ عَلیکَ یا مَظلُوم

ارباب، به اشکام گره خورده همه امیدم
دلم تنگه بازم خواب حرم دیدم
تا آروم بشه امشب دل بی‌تابم
سلامی به تو با چشم ترم می‌دم، حسین‌جانم

اَلسَّلامُ عَلیکَ یا مَظلُوم
اَلسَّلامُ عَلیکَ یا عَطشان
آبروی دو عالم خون تو
اشک روضه‌ت نشونۀ ایمان

شب‌های جمعه آقا، چشمامون خون می‌باره
ذکر لب‌هامون می‌شه، ثارالله و ابن ثاره

«ثارالله و ابن ثاره»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

محشر، می‌شه وقتی که ذکرم یا اباالفضله
همه آبروی دنیا اباالفضله
می‌دونم آخرش می‌گیره دستامو
یه عمره که دل من با اباالفضله، اباالفضله

وقتی ذکرت می‌پیچه تُو روضه
گریۀ فاطمه می‌شه احساس
تا ابد روضه‌هات گرمه آخه
رَفَعَ اللهُ رایةَ العباس

اسباب شفاعته، دست تو یابن الحیدر
با اذن زهرا دورت می‌گردیم روز محشر

«یا عباس یا بن الحیدر»