شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

اُم الفاطمه

خاتم خلقت را نگین
دل سپرده بر تو امین
فخر تو اُم الفاطمه
شأن تو اُم المؤمنين

تو بخشنده چون آسمان بودی
فراتر از ادراکمان بودی
پناه پناه جهان بودی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مأمن دنیای رسول
مرهم غم‌های رسول
چه سخاوتمندانه رفت
هستی‌ات در پای رسول

نگاه تو تسکین آلام است
دل مصطفی با تو آرام است
که مدیون لطف تو اسلام است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بی‌تو چشمم باران نداشت
بی‌تو ایمانم جان نداشت
خلقت نور  فاطمه
بی‌حضورت امکان نداشت

پس از تو امیدت چه تنها شد
در غصه بر خانه‌ات وا شد
و زهرایت اُم ابیها شد