یتیمی

دل شهر گرفته برای علی
نمیاد تُو کوفه صدای علی
بیاید که بریم وقت تشییع شده
سیاه‌پوش شدن بچه‌های علی

چشاشون همه کاسۀ خونه
دلاشون دوباره پریشونه
آخه رفتنش، مثه فاطمه‌ست
شبونه داره می‌ره از خونه

شکسته‌ترین مرد مظلوم دنیا علی
شکسته سرش مثل پهلوی زهرا علی
شده راحت از درد و غم‌ها علی

«تُو خونه گرفته عزای تو رو دخترت
دلش رو سوزونده وصیت‌های آخرت»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین با دل خون و چشمی پر ابر
سرش رو می‌ذاره روی خاک قبر
حسن می‌گه از روضه‌های بابا
می‌گه از سکوت و غم و آه و صبر

اباالفضل یه گوشه عزاداره
عجب حال آشفته‌ای داره
زمین و زمون، شدن روضه‌خون
چش آسمون داره می‌باره

یتیمای کوفه نشستن هنوز چشم به راه
پاشو تکیه‌گاه غریبای بی‌سرپناه
پاشو همدم غربت و اشک و آه

«اگر که بباره برات چشم عالم کمه
یتیمی یتیمی نصیب همه عالمه»