شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

ازدحام شعله‌ها

دوباره، فصل غم و عزا رسید
دوباره، مُحرّم زهرا رسید
دوباره، روضه به کوچه‌ها رسید

تو شعله‌های این مصیبت، ای وای
مگه آتیش گرفته هیأت؟ ای وای

وای، تُو روضه‌های فاطمه
وای، میاد صدای فاطمه
وای، جونم فدای فاطمه
ــــــــــــــــــــــــــــ
تا اومد، زهرا میون دشمنا
صدا زد، جونم فدای مرتضی
بالا رفت، تموم تازیونه‌ها

مدینه شد دنیایی از درد... ای وای
یه کوچه و چهل تا نامرد... ای وای

وای، مادر تو کوچه چی کشید
وای، دنبال حیدر می‌دوید
وای، شکرِ خدا زینب ندید
ــــــــــــــــــــــــــــ
بمیرم، چه آتیشی شده به‌پا
الهی، ریحانۀ باغ خدا
نسوزه، تُو ازدحام شعله‌ها

رفته جلوی چشمای من، از هوش
نشد آتیش با اشکای من، خاموش

وای، خدایا تُو آتیش و دود
وای، هجوم تازیونه بود
وای، ریحانۀ من شد کبود