شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

خودمو به تو سپردم

به تو دل خوش کردم، به تو که آقایی
دلمو آوردم، یه دل زهرایی

خوبه حال و روزگارم، پیش پات که سر بذارم
همه زندگیمو از دست سخاوت تو دارم
دردامو واسه‌ت آوردم، خودمو به تو سپردم
نمک عشق حسینو سرسفره تو خوردم

دلم با مادرت امشب میگه حسن
حسین میگه حسن، زینب میگه حسن

«حسن مولا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غم نداره هر کس، به غمت دل داده
هر کی شد گریونت، تو قیامت شاده

مادرم نذری‌تو هم زد، سرنوشتمو رقم زد
پدرم تو گوشم از بچگی از لطف تو دم زد
تو امید آخرینم، با محبتت عجینم
این شبا خواب زیارت ضریحتو می‌بینم

غریب فاطمه این دل حرمته
چشای تر من دریای غمته

«حسن مولا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کرمت عزت داد، به منِ ناقابل
تو شدی مولا و، همه عالم سائل

می‌خوام آدم تو باشم، مرهم غم تو باشم
تا خدا خداست فقط به زیر پرچم تو باشم
همه اعتبارم از تو، دل بی‌قرارم از تو
به امام حسین قسم محرما رو دارم از تو

بازم به نوکرت آقا بها بده
یا جونمو بگیر یا کربلا بده

«حسن مولا»