شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

خوشا شهید تو شدن

گرفته‌ام راه تو رو، گرفته‌ای دست منو
خوشا به حال اون دلی که شد اسیرت
حرّم و بندۀ توام، اسیر خندۀ توام
وجود من نذر نگاه بی‌نظیرت

ببخش اگر خاطر خواهرت ازم مکدره
آخه مگه می‌شه حسین روسیاها رو نخره

اگه می‌شه قبول کنید، منو برای نوکری
حسین حسین حسین، چه نام گریه‌آوری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خوشا شهید تو شدن که سهم کربلاییاست
خوشا به راه تو گذشتن از سر و جان
خوشا به عاشقایی که مدافع حرم شدن
خوشا دلی که با شهادت بسته پیمان

خداروشکر هنوز زیاده بین ما حرّ و وهب
همیشه ذکر یاحسینو می‌خونن به زیر لب

با نعره‌های حیدری، به قلب لشکر می‌زنن
رو دامن اربابشون، چه تشنه‌لب پر می‌زنن