شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

دیگه مولا نمیاد

دیگه صدای پای مولا نمیاد
دیگه علی با نون و خرما نمیاد
دیگه برا یتیما بابا نمیاد

دیگه چشا پر از بارونه، دیگه چشا به در می‌مونه
غم غریبی و تنهایی، بازم دلا رو می‌سوزونه

دیگه نمی‌بینه چشم دنیا
تو اوج غربت و درد و غم‌ها
پناه و همدمی (مثل مولا)

«علی علی علی، مولا مولا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کیه که روی زخما مرهم بذاره
با گریۀ یتیما نم‌نم بباره
یتیمه کوفه دیگه مولا نداره

زمونه بی‌علی نامرده، زمونه بی‌علی بی‌رحمه
صدای نالۀ مظلومو، کی بعد مرتضی می‌فهمه؟

غریبونه داره می‌ره اما
یه روزی توی این شهر غم‌ها
اَدا می‌شه بازم (حقِ مولا)

«علی علی علی، مولا مولا»