شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

سربند یا زهرا

مادر، بقیع تو شده آینۀ غربت
دلم پر می‌زنه از میون هیأت
برا دیدن اون تربت افلاکی
دیگه خون شده این قلب پر از حسرت

شاید می‌خواست خدا، کل عالم
باشه صحن و سرای تو زهرا
قَبرُکِ فِی قُلُوبِ مَن والاک
زائر تو می‌شه شیعه هرجا

بیرق خاکی تو، هر جای دنیا برپاست
هر چی که داریم مادر، از این فاطمیه‌هاست

«یا زهرا، یا فاطمه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر، سپردم دِلُ عمری به پناه تو
همه هستی‌مو می‌دم توی راه تو
تُو دنیا و تُو محشر به خدا مادر
همه عالمه محتاج نگاه تو

«زهرا» یعنی تویی نور دنیا
«زهرا» یعنی تویی نور جنت
«فاطمه» یعنی از آتیش دوره
اون‌که روی سرش بوده سایه‌ت

از آتیش دوره هر کی، ذکرش یا زهرا باشه
تُو محشر روسپیده، هر کی با زهرا باشه

«یا زهرا، یا فاطمه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاشکی، اجابت بشه حاجات گدات مادر
منم عمریه محتاج دعات مادر
می‌خوام آخرِ سر مثل شهیدامون
بشه جون منم نذر نگات مادر

یا فاطمه تو لَیلَةُ القَدری
تقدیرم رو حسینی کن مادر
پیش پای حسینت جون دادن
عمری بوده دعای این نوکر

از جبهه‌های ما رفت، این سربند یا زهرا
یمن تا نیجریه، سوریه تا کربلا