شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

علیکن بالفرار

گردیده صحرا پر از شرار
گل‌ها گریزان به روی خار
در شعله‌ها عمه می‌دود
گوید علیکن بالفرار

هر شمع نیمه‌جان می‌سوزد
دامان کودکان می‌سوزد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در آن محشر در میان دود
غیر از زینب یاوری نبود
شد خاموش آتش ولی چه دیر
شد آب آماده ولی چه سود

بر نیزه رفته ماه زینب
شد گودال قتلگاه زینب