شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

تو حاضری

گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی

گاهی اگر در چاه، مانند پدر، آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی

گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت، استراحت کرده باشی

گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا
آیینه‌‏ای را غرق حیرت کرده باشی

در سال‌های سال، دوری و صبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی

حتی اگر بی‌آن‌ که مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی

یا در لباس ناشناسی در شب قدر
از خود حدیثی را روایت کرده باشی

یا در میان کوچه‌های تنگ و خسته
نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی

پس بوده‌ای و هستی و می‌آیی از راه
تا حق دل‌ها را رعایت کرده باشی

پس مردمک‌های نگاه ما عقیم‌اند
تو حاضری بی‌آن که غیبت کرده باشی!