شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

قدس تنها نیست

زندگی جاری‌ست؛ در سرود رودها شوق طلب زنده‌ست
گل فراوان است؛ رنگ در رنگ این بهار پر طرب زنده‌ست

خاک، حاصلخیز؛ باغ‌های روشن زیتون بهارانگیز
دشت‌ها شاداب؛ در شکوه نخل‌ها ذوق رطب زنده‌ست

چون شب معراج؛ قبله‌گاه دور دست ما گل‌افشان است
وادی توحید؛ در وفور چشمه‌های فیض رب زنده‌ست

آفتاب فتح؛ بر فراز خانهٔ پیغمبران پیداست
صبح نزدیک است؛ صبح در تصنیف‌های نیمه‌شب زنده‌ست

لحظه‌ها سرشار؛ جلوه‌های عشق در آیینه‌ها زیباست
عاشقان هستند؛ شعرهای عاشقانه لب به لب زنده‌ست

خیمه در خیمه؛ لالهٔ داغ شهیدان روشن است اما
گریه‌ها خندان؛ شادمانی‌ها در این رنج و تعب زنده‌ست

مادران خاک؛ جانماز خویش را گسترده تا آفاق
دست‌های شوق؛ در قنوت گریه‌های مستحب زنده‌ست

شرق بیدار است؛ در جهان از هم صدایی‌ها خبرهایی‌ست
نام این صحرا؛ روی رنگ و بوی گل‌های ادب زنده‌ست

فصل طوفان است؛ سنگ‌ها در دست‌ها آواز می‌خوانند
قدس تنها نیست؛ در سراپای جهان این تاب و تب زنده‌ست

باد می‌آید؛ بوی گل‌های حماسی می‌وزد در دشت
زندگی زیباست؛ عشق در جان جوانان عرب زنده‌ست