شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

پرچم به دوش قافله

اینجا که بال چلچله را سنگ می‌زنند  
ماهِ اسیر سلسله را سنگ می‌زنند

ای آسمان نگاه کن! این قوم سنگدل  
یاران پاک و یک‌دله را سنگ می‌زنند

یا تیغ رویِ «آیۀ تطهیر» می‌کشند  
یا «آیۀ مباهله» را سنگ می‌زنند

وقتی که دست‌های علمدار قطع شد  
پاهای غرق آبله را سنگ می‌زنند

با آن‌که هست آینۀ عصمت و عفاف  
پرچم به دوش قافله را سنگ می‌زنند

محراب اگر که خم شود از غم، عجیب نیست  
روح نماز نافله را سنگ می‌زنند

تفسیر عشق بود و پریشانی حسین
وقتی زدند سنگ، به پیشانی حسین