شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

أین المنتقم

ما را دلی‌ست چون تن لرزان بیدها
ای سرو قد! بیا و بیاور نویدها

بازآ و با نسیم نگاه بهاری‌ات
جانی دوباره بخش به ما ناامیدها

ما جمعه را به شوق تو، تعطیل کرده‌ایم
ای روز بازگشت تو آغاز عیدها

بازآ که خلق را نکشاند به سوی خویش
بازار پر فریب مراد و مریدها

برگرد تا زمین و زمان را رها کنند
چپ‌ها و راست‌ها و سیاه و سفیدها

بسیار دسته‌گل که برای تو چیده‌ایم
این خاک، غرقه است به خون شهیدها

خون حسین می‌چکد از نیزه‌ها هنوز
برگرد و انتقام بگیر از یزیدها