شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

باید حسینی رفت

کربلای عمر هرکس بی‌گمان خواهد رسید
روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید

عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان
ورنه در بستر به سَر عمرِ گران خواهد رسید...

نوکرِ ارباب، پیوسته دلش باشد جوان
پیر هم گردد به آقایش جوان خواهد رسید

غم مخور پای پیاده، کربلا روزی نشد
عاقبت یک روز، جا مانده دَوان خواهد رسید

دستِ بی‌مهری نباید داد با ارباب، چون
دستِ پر مِهرش به دست دوستان خواهد رسید

آزمایش‌های تو در تو، به دل صیقل دهد
وانگهی روزی جواب امتحان خواهد رسید

اشک عاشق، تازه روز اربعین گل می‌کند
آشنا باشیم زنگ کاروان خواهد رسید

ناله زینب کند کاری که بر «هل من معین»
پاسخ لبیک از کلِّ جهان خواهد رسید

گر بماند نزد حق یک روز از عمر جهان
طالب خون خدا، صاحب زمان خواهد رسید