شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
شک ندارم که دلِ عرشِ خدا میلرزد
گاه و بیگاه به یاد لب عطشان حسین
آسمان گریهکنان یکسره با هقهقِ ابر
شده همراه به یاد لب عطشان حسین
کاسهآبی شده خورشید و دلش میجوشد
هر سحرگاه به یاد لب عطشان حسین...
خم شده مثلِ کمانی به شکستن نزدیک
کمرِ ماه به یاد لب عطشان حسین
تا به «سر» میرسد این واقعه لب میبندم
قصه کوتاه! به یاد لب عطشان حسین