شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

حج ناتمام

آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام...

هفتاد و یک ستاره که بر نیزه رفته‌اند،
صف بسته‌اند پشت سر تو به احترام...

تو مرگ را به سُخره گرفتی و دیگران
دلخوش به دینِ بی‌خطرند و مقام و نام

طولی نمی‌کشد که جهان بشنود که نیست
حجّی قبول‌تر ز همین حجّ ناتمام

آن‌قدر دور نیست که دستی به انتقام
تیغ تو را دوباره برون آرَد از نیام