شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

فردای توحید

تقویم در تقویم؛ این فصل‌ها سرشار باران تو خواهد شد
مجلس به مجلس باز؛ پیمانه‌ها، لبریز پیمان تو خواهد شد

این فصل‌های سبز؛ انگار تفسیر غزل‌های بدیع توست
این عشق‌های پاک؛ مجلس‌نشین درس عرفان تو خواهد شد

این بادها چندی‌ست؛ عطر تو را در باغ بیداری پراکنده‌ست
این باغ بی‌پاییز؛ دلبستهٔ لب‌های خندان تو خواهد شد

این کاروان اما؛ منزل به منزل می‌رود تا بانگ بیداری
نسلی که در راه است؛ در آستان صبح مهمان تو خواهد شد

گفتی خدا با ماست؛ گفتی که فردای جهان فردای توحید است
فردا تمام خاک؛ جغرافیای سبز ایمان تو خواهد شد

تو زنده‌ای و عشق؛ در جلوهٔ اندیشه‌های روشنت زنده‌ست
یک روز این دل‌ها؛ پروانهٔ شمع شبستان تو خواهد شد

این لاله‌های سرخ؛ یک پرده از شرح کرامات لطیف توست
این دشت‌ها آخر؛ محو تماشای شهیدان تو خواهد شد

نام تو جاوید است؛ نام تو در افسانه‌های شهر پاینده‌ست
دل‌های بعد از این؛ آیینه در آیینه حیران تو خواهد شد...

پیغام تو جاری‌ست؛ پیغام تو در هفت اقلیم زمین جاری‌ست
ای وارث خورشید! فردای این آفاق از آن تو خواهد شد