شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

معجزۀ آفتاب

یکی بیاید این نخل را تکان بدهد
به ما که مردۀ جهلِ خودیم، جان بدهد

چراغ معجزۀ آفتاب را بخرد
کمی امید به شمع ستارگان بدهد...

بیاید و دل ما را به آسمان ببَرَد
امانتِ ازلی را به آسمان بدهد

دوباره برگ درختان، همه قنوت شوَد
مدینه شکل بگیرد، بلال اذان بدهد

که کوچه‌های بنی‌هاشم و هوای بقیع،
شمیمی از قدم صاحب‌الزمان بدهد...

وضو گرفته و صف بسته‌ایم و منتظریم،
کسی بیاید و تقدیر را تکان بدهد