شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

و الكاظمين الغيظ

احساس از هفت آسمان می‌بارد، احساس
بوی گل سرخ است يا  بوی گل ياس؟

عالم همه تفسير لبخند تو ای عشق
از بای بسمِ اللَّه بخوان تا سينِ وَ النّاس

باب الحوائج تشنه‌تر از ديگران است
اين راز را تنها تو می‌دانی و عباس

تاريخ را هر جا ورق زد باد، ای داد
پايی به زنجير است يا دستی به دستاس

امّا تو می‌بخشی، تو بابای رضايی
والكاظمينَ الغيظ وَ العافينْ عنِ النّاس

فردا كه سر از سجده برداری، درختان
پُر گشته‌اند از دانه‌های سرخ گيلاس