شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

جوانی‌های پیغمبر

صدا نزدیک می‌آید صدای پای پیغمبر
جوانی می‌رسد از راه با سیمای پیغمبر

به آغوش نبوت بازگردانده‌ست یثرب را
تو گویی احمدی دیگر نشسته جای پیغمبر

دوباره با اذانش جان گرفته رکن حنانه
نهفته بین لب‌هایش دم عیسای پیغمبر

نگاهش قطره قطره آیۀ «والشفع و الوتر» است
ندارد صوت  قرآنش به جز آوای پیغمبر

به هنگام نظر کردن به آن خلق نکوی او
می‌افتد هر کسی یاد جوانی‌های پیغمبر

شنیدن‌ها به دیدن ختم شد آن هم چه دیداری
نشد برخیزد از جایش به پیش پای پیغمبر
::
به دنیای تو اول راه می‌یابند و بعد از آن
جوان‌ها انس می‌گیرند با دنیای پیغمبر