لبریزم از واژه اما بستهست گویا زبانم
حرفی ندارم بگویم، شعری ندارم بخوانم
با اینکه نبض پنجره در دست ماه نیست
امشب جهان به چشم اتاقم سیاه نیست
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو