دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
بیا که عزم به رفتن کنیم اگر مَردیم
بیا دوباره به شبهای کوفه برگردیم
داستانهایی که از شام خراب آوردهام
عالمی از صبر خود در اضطراب آوردهام
مرد آزاده حسین است که بود این هدفش
که شود کشته ولی زنده بماند شرفش
شراره میکشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟