هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
ای لوای تو برافراشته بر قلّۀ نور
کرده نور رُخَت از پردۀ ابهام، عبور
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است