وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد