در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار سادۀ تو، حجرۀ رنگین تو
به نام خداوند بالا و پست
كه از هستیاَش هست شد، هر چه هست...
جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی
برخیز اگر اهل غم و دردی تو
باید که به اصل خویش برگردی تو