نوربخش يقين و تلقين اوست
هم جهانبان و هم جهانبين اوست
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی