با علمت اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان تو را میسر گردد
فرو میخورد بغض در گلو را
عقب میزد پَرِ هر چه پتو را
ای دل به مهر داده به حق! دل، سرای تو
وی جان به عدل کرده فدا! جان، فدای تو
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم