شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
دشمن که به حنجر تو خنجر بگذاشت
خاموش، طنین نای تو میپنداشت
هر چند قدش خمیده، امّا برپاست
چندیست نیارمیده، امّا برپاست