از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
تشنهٔ عشقیم، آری، تشنه هم سر میدهیم
آبرویی قدر خون خود، به خنجر میدهیم
خدایا، تمام مرا میبرند
کجا میبرندم، کجا میبرند؟
به میدان میبرم از شوق سربازی، سر خود را
تو هم آماده کن ای عشق! کمکم خنجر خود را