ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
میشود دست دعای تو به باران نرسد؟!
یا بتابی به تن پنجرهای جان نرسد؟!
دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را