هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست