پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است