تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش