آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت
آدم آمد صفحهصفحه نام انسان را نوشت
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار! کافی نیست