کجاست جای تو در جملۀ زمان که هنوز...
که پیشازاین؟ که هماکنون؟ که بعدازآن؟ که هنوز؟
کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
در این سحر که سحرهای دیگری دارد
دل من از تو خبرهای دیگری دارد
بر روی نیزه ماه درخشان برای چه؟
افتاده کنج صومعه قرآن برای چه؟
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری