شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

آن راز پر از اعجاز

کجا سُکری که اینجا هست، در خُم می‌شود پیدا؟
بگو مستی ما از دور چندم می‌شود پیدا

چه تجریدی‌ست در طور ضریح تو که با هر طوف
تجلّی می‌کند سینا؛ تکلم می‌شود پیدا

همین که درب شرقی حرم وا می‌شود انگار
از اشراق نگاه تو تبسم می‌شود پیدا

بیابم کاش خود را در صف گمگشته‌های تو
که هرکس در حریمت می‌شود گم، می‌شود پیدا

ز حاصل‌خیزی بذر کرامات تو بود و هست
 اگر در این زمین خشک گندم می‌شود پیدا

کسی پرسید: از قبری که پنهان شد، خبر آمد
که آن راز پر از اعجاز در قم می‌شود پیدا