عمود خیمه

داره برمی‌گرده، دست روی دست می‌زنه بابا
میاد رو به خیمه، مونده نگاش به سمت سقا

بی‌پناه بابا، بی‌سپاه بابا
خیلی دیگه غریبه حالا
واسه یه دختر، چقده سخته
ببینه بابا مونده تنها

ای وای، دیگه بابا بی‌قراره
ای وای، هیچ‌کسو اینجا نداره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حالتو که دیدم، گرفت یه بغضی باز گلومو
وقتی می‌کشیدی، عمود خیمۀ عمومو

بگو باباجون، که بشه آروم
یه کمی این دل شکسته
کو پناه من؟ کو عمو عباس؟
چرا چشمات به خون نشسته؟

ای وای، باورشم سخته بابا
ای وای، رفته پناه خیمه‌ها