دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود