لحظات وداع

آن‌گاه که بیماری رسول اکرم(صلى‌الله‌علیه‌وآله) شدت یافت و لحظات وفات آن بزرگوار فرا رسید، امیرمؤمنان(علیه‌السلام) سر مبارک آن حضرت را در آغوش خود نهاد، رسول خدا(صلى‌الله‌علیه‌وآله) از هوش رفت و فاطمه به چهرۀ پدر مى‌نگریست و برایش نوحه‌سرایى مى‌کرد و مى‌گریست و مى‌گفت: «آن چهرۀ نورانى که به احترامش از ابر، درخواست باران مى‌شود، پناه و نگاهدار یتیمان و بیوه‌زنان بود.»
پیامبر اکرم(صلى‌الله‌علیه‌وآله) چشمان مبارک خویش را گشود و با صدایى ضعیف به فاطمه فرمود دخترکم! این‌گونه بگو:
«وَ مَا مُحمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکمْ وَمَن ینْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیهِ فَلَن یضُرَّ اللّهَ شَیئاً وَ سَیجْزِی اللّهُ الشَّاکِرِینَ؛ محمد نیز یکى از فرستادگان خدا بود و پیش از او نیز پیامبرانى آمده‌اند، آیا اگر او از دنیا برود و یا کشته شود، شما به آیین پیشینیان خود باز مى‌گردید، هر کس مرتکب این عمل شود کوچک‌ترین زیانى به خدا نمى‌رساند و خداوند سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.» (۱)
زهرا(علیهاالسلام) مدتى طولانى گریست، رسول خدا(صلى‌الله‌علیه‌وآله) به او اشاره کرد تا به وى نزدیک شود، فاطمه نزدیک شد و پدر با او رازى را در میان گذاشت که چهره زهرا(علیهاالسلام) از شادى شکفت. پس از رحلت رسول اکرم(صلى‌الله‌علیه‌وآله) به وى گفته شد: رسول خدا(صلى‌الله‌علیه‌وآله) چه رازى به تو گفت که حزن و اندوه و نگرانى‌ات را در مورد وفات آن بزرگوار را برطرف ساخت؟ فرمود: پدر بزرگوارم به من خبر داد نخستین کسى که از اهل‌بیتش به او مى‌پیوندد منم و بعد از پدرم مدت زیادى زنده نیستم و به او خواهم پیوست، همین جمله سبب برطرف شدن اندوهم گردید. (۲)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.
۲. پیشوایان هدایت، ج۳ (صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام)، ص۱۴۰؛ به نقل از کامل ابن اثیر ۲ / ۳۲۳، طبقات ابن سعد ۲ / ۳۹، مسند احمد ۶ / ۲۸۲.

پدیدآورنده