ای همه دین و باورم
سایۀ لطفت بر سرم
با امید سویت آمدم
ای تمامِ جود و کرم
سر از عشق تو برنمیدارم
نظر کن به من که گرفتارم
به دل حسرت کاظمین دارم، یا مولا
«جوادالائمه، یا مولا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعلهور شد چشم ترت
آمده شام آخرت
اشک غم در چشمان تو
در دلت داغ مادرت
فدای تو و اشک و آه تو
غم عالمی در نگاه تو
شده خانهات قتلگاه تو، یامولا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داغ تو، داغی آشناست
مرهمش، اشک روضههاست
میروی، اما تشنهلب
در دلت داغ کربلاست
زمانه چه نامهربان میشد
بهار جوانی خزان میشد
لب خشک تو روضهخوان میشد، یا مولا