ماه غم رسید و باران تو، ماندم با غم بیپایان تو
میآید نسیم از سوی نیزه، میآید شمیم قرآن تو
پر شد عالم از فریاد تو
جانها زنده شد با یاد تو
شد از لحظۀ «قالوا بلی»
خاک کربلا میعاد تو
تو گفتی «هل من معین»، روزی در این سرزمین
وعدۀ حسینیها، با تو صبح اربعین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیتو تا ابد تنها میمانم، در بند غم دنیا میمانم
دستم را اگر آقا نگیری، من از کربلایت جا میمانم
اشک من گرفته شور از تو
چشمانم گرفته نور از تو
رهایم نکن حتی یک دم
که میمیرم آقا دور از تو
به عشق تو مدیونم، از داغ تو محزونم
این هم لطف تو بوده، که از داغت دلخونم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مولا عشق تو برده از ما دل، نذر راهت این جان ناقابل
حیرانی ندارد معنا تا هست، راه تو ملاک حق و باطل
با تو از ازل پیمان بستیم
ما آمادۀ یاری هستیم
«هل من ناصر ینصرنی»
گفتی و به راهت پیوستیم
تا وقتی دنیا دنیاست، کربلا قبلۀ ماست
هیهاتَ مِنَّا الذّلة، هر روز ما عاشوراست