غریب

کام خشکش گرم تلاوت است
چشم خیسش لبریز غربت است
در قلبش به پا، گشته محشری
بی‌طاقت برای شهادت است

روحش امشب کبوتر است
گویی دلتنگ مادر است

«اِنّا اِلیهِ راجِعُون» بر لب حسین
غم می‌بارد از چشمان زینب حسین

«مظلومِ کربلا حسین، یابن الزهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلدادگان محو امامشان
از تشنگی پر گشته جامشان
ذکر یا حسین، ذکر یا حسین
می‌ریزد فقط از کلامشان

یک‌سو چشمِ ترِ زهیر
یک‌سو بی‌تابیِ بریر

جون و عابس، عون و جعفر، مسلم و حبیب
پیمان بستند، تا جان بخشند، در ره غریب

«مظلومِ کربلا حسین، یابن الزهرا»