رمق در نگاهش اگر نیست
اگر زخمی و تشنه مانده
ولی بیسپر بیپسر نیست
عموجان عموجان
سرم را بگیرید عمویم را نه
که جان میدهم آبرویم را نه
مثل اصغر من هم هواییام
بشناسیدم من مجتباییام
«یابن الزهرا جانم عمو حسین»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سراسیمه سویت دویدم
دو بالم شکسته ولی باز
به تو قبل قاتل رسیدم
عموجان عموجان
به پای تو دستم اگر افتادهست
تنم راه هر نیزه را خواهد بست
سوی بابا مانده نگاه من
آغوش تو شد قتلگاه من
«یابن الزهرا جانم عمو حسین»