پیش چشام داری میری، تو هم عزیز برادرم
خواهر تو به غیر اشک و آه نداره
نمونده یار و محرمی، بیتو میون خیمهها
اگه تو هم بری دیگه پناه نداره
میون دشمنا حرم رو میسپاری، آخه به کی؟
آمادۀ حمله به خیمهها میشن، یکی یکی
اینایی که من میبینم، بیمرام و بیغیرتن
رحم و حیایی ندارن، فقط به فکر غارتن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میاد صدای هلهله، ولی نداره قافله
دیگه نه قاسم و نه عباس و نه اکبر
بیکس و تنها و غریب، داری میری به قتلگاه
برای تو نمونده دیگه یار و یاور
قیامتی به پاست تو قلب زینبت، برای تو
بذار عزیز مادرم منم بشم، فدای تو
برو ولی آهستهتر، تا که به جای مادرت
بوسه بگیرم یا حسین، از گلوی مطهرت