شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

شیعۀ درد

من و دل، شیعۀ دردیم مولا!
بدون تو چه می‌کردیم مولا!
تو هستی،‌ آن که حاضر نیست، ماییم
دعا کن زود برگردیم مولا!

دل من ماند و شوق آسمانت
هوای دست‌های مهربانت
چه ‌می‌شد این کبوتر همسفر بود
دمی با زائران جمکرانت؟

تو در آیینه‌ها حیران نبودی
جدا از غربت انسان نبودی
من از تو دورم ای خورشید تابان!
تو حتی لحظه‌ای پنهان نبودی

دل ما ناگهان از دست می‌رفت
بهار نیمه‌جان از دست می‌رفت
اگر تو برنگشته بودی آن روز
تمام آسمان از دست ‌می‌رفت
::
دوبیتی، گریه، بوی سیب، گلدان
نسیم مهر، یک آیینه، قرآن
دو چشم سبز، شبنم، فال حافظ
نگاه ما، گل و نان، شوق مهمان

اذان، شور دعا، نیلوفرانه
ستاره، دل، نماز عاشقانه
صداقت، شمعدانی، قاصدک، باد
نم کاگل، انار دانه دانه

تماشا، آبشار نور، مهتاب
دو تا فوّاره، یک گنجشک بی‌تاب
بهشت، اردیبهشتِ آرزو، شوق
سحر، رنگین‌کمان، پروانه، من، آب

صبوری، عشق، باران، آسمان، ماه
خدا، فانوس، دل‌تنگی، جنون، آه...
تمام واژه‌ها چشم‌انتظارند
کدامین جمعه خواهی آمد از راه؟