شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

صادق آل محمد

در مسجدالنبی چه مؤدب نشسته‌اند
از خلسۀ صبوح، لبالب نشسته‌اند

قوم قلم به دست که در پیش منبرند
محو نگاه شارح مذهب نشسته‌اند

با ورد صبحگاه امام‌اند هم‌نفس
گاهی شهید جذبۀ یارب نشسته‌اند

مثل ابوبصیر فراوان که در سکوت
با درس صبح آمده تا شب نشسته‌اند

با دفتر و دوات، شیوخ مذاهب‌اند
خود معترف به جهل مرکب نشسته‌اند

پیران فقه و فلسفه احساس می‌کنند
ابجد نخوانده باز به مکتب نشسته‌اند

آن قوم بی ستاره در آن سو منجم‌اند
بی اعتنا به اختر و کوکب نشسته‌اند

سر گشتگان جبری و دهری به اختیار
مسحور بحث و وسعت مشرب نشسته‌اند

پهناور است گسترۀ خطبه‌های او
آنجا چه بی‌شمار مخاطب نشسته‌اند..

بر منبر است او که شکوهش زبانزد است
شمس‌الضحی‌ست صادق آل محمد است