رسیدی و پر و بال فرشتهها وا شد
شب از کرانۀ هستی گذشت و فردا شد
آن روز، گدازۀ دلم را دیدم
خاکستر تازۀ دلم را دیدم
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
ای مشعل دانش از تو روشن
وی باغ صداقت از تو گلشن
میرسم خسته میرسم غمگین
گرد غربت نشسته بر دوشم