ای صفای حرم یار! کجای حرمی؟
حرم از عطر تو سرشار! کجای حرمی؟
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم...
ای قوم به حج آمده در خویش نپایید
از خود بهدرآیید که مهمان خدایید
از خاک میروم که از آیینهها شوم
ها میروم از این منِ خاکی جدا شوم